معنی دخل وتصرف - جستجوی لغت در جدول جو
دخل وتصرف
جرح وتعدیل، مداخله
ادامه...
جرح وتعدیل، مداخله
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دخل و تصرف
(دَ لُ تَ صَرْ رُ)
مداخله کردن و در قبضه آوردن. رجوع به دخل و رجوع به تصرف شود
ادامه...
مداخله کردن و در قبضه آوردن. رجوع به دخل و رجوع به تصرف شود
لغت نامه دهخدا